بهانه ها و دلایل دیرکردن به انگلیسی
چرا دیر کردی؟ به انگلیسی
در این مقاله قصد داریم تا با دلایل مختلفی که باعث تاخیر ما می شوند، به زبان انگلیسی آشنا شویم تا اگر دیر رسیدیم بتوانیم دلیل تاخیر خود را بیان کنیم. ۱۰ دلیل تاخیر را در اینجا بررسی می کنیم. تجربه کدام نوع تاخیر را داشته اید؟ آیا تا به حال به مدرسه یا سرکار دیر رسیده اید؟ در چنین مواردی، ابتدا عذرخواهی می کنیم و بعد دلیل تاخیر خود را توضیح می دهیم. با سرزمین ترجمه همراه باشید 🙂
دلایل و بهانه های تاخیر به انگلیسی:
- ساعت: alarm clock
- فراموشی: being forgetful
- پیدا نکردن: not to find
- از دست دادن: to miss / to lose
- خرابی ماشین: car problems
- ترافیک: Traffic
- تصادف: car accident
- جریمه: ticket
- جاده: road
- هوا: weather
- و در آخر، کسانی که همیشه دیر می کنند: chronically late
Have you ever been late for work or late for school? Why?
آیا تا به حال سر کار یا مدرسه دیر کرده اید؟ چرا؟
Sorry I’m late.
ببخشید دیر کردم.
Why were you late?
چرا دیر کردی؟
۱. ساعت: alarm clock
I overslept.
زیادی خوابیدم.
I slept in.
خواب موندم.
My alarm didn’t go off.
ساعتم زنگ نخورد / زنگ نزد.
I forgot to set my alarm.
یادم رفت ساعت زنگ بزارم.
My alarm clock stopped working and I overslept.
ساعتم از کار افتاد و من زیادی خوابیدم.
I apologize for being late. I didn’t wake up on time. My alarm clock was asleep because the battery died.
معذرت که دیر کردم. به موقع بیدار نشدم. ساعتم خواب موند چون باتری تموم کرد.
My alarm clock was running an hour slow.
ساعتم یک ساعت عقب مونده بود.
My alarm clock was an hour behind, and I didn’t realize it.
ساعتم یک ساعت عقب بود و من متوجه نشدم.
۲. فراموشی: being forgetful
I rushed out the door, then I got to my car, and I realized that I forgot my keys. Then I had to go back and get it.
من با عجله اومدم بیرون در، بعدش سوار ماشینم شدم و فهمیدم که کلیدهام رو فراموش کردم. بعد مجبور شدم برگردم و برش دارم.
I forgot to set my alarm.
یادم رفت ساعت زنگ بزارم.
Sorry, I forgot my keys.
ببخشید، کلیدهام رو فراموش کردم.
Sorry, I forgot my wallet. I had to run back home to grab my wallet.
ببخشید، کیف پولم رو یادم رفت. مجبور شدم بدو برگردم خونه و کیف پولم رو سریع بردارم.
۳. پیدا نکردن: not to find
Sorry I’m late. I couldn’t find my keys.
ببخشید دیر کردم. کلیدهام رو نمی تونستم پیدا کنم.
Sorry I’m late. I couldn’t find my phone / wallet.
ببخشید دیر کردم. گوشی / کیف پولم رو نمی تونستم پیدا کنم.
۴. از دست دادن: to miss / to lose
I missed my train / bus.
قطارم / اتوبوسم رو از دست دادم.
I’m late because I just lost my grandmother this morning.
دیرم شد چون همین امروز صبح مادربزرگم رو از دست دادم.
I’m late because I just lost my grandmother right now.
دیرم شد چون همین الان مادربزرگم رو از دست دادم.
I’m late because I was at my grandmother’s funeral, and coming back from the ceremony made me late.
دیر اومدم چون تو مراسم تشییع جنازه مادربزرگم بودم و تا از مراسم برگردم دیر شد.
I’m late because I was at my grandmother’s memorial service, and coming back made me made.
دیر کردم چون مراسم یادبود مادربزرگم بود و تا برگردم دیر شد.
۵. خرابی ماشین: car problems
Sorry, I’m late. My car wouldn’t start this morning.
ببخشید، دیر کردم. ماشینم امروز صبح روشن نمی شد.
I turned the key, the engine just wouldn’t turn on.
من کلید ماشین رو چرخوندم، موتور اصلا روشن نمی شد.
Sorry, I ran out of gas. (on the way to work)
ببخشید، من بنزین تموم کردم. (تو راه تا سر کار)
Sorry, my car broke down.
ببخشید، ماشینم خراب شد.
Sorry, my car got a flat tire.
ببخشید، ماشینم پنچر شد.
۶. ترافیک: Traffic
I was stuck in traffic.
من تو ترافیک گیر کردم. (کلمه traffic صرفا به شلوغی و ازدحام تردد اشاره داره)
Traffic. Traffic was awful.
ترافیک. ترافیک افتضاح بود.
I was in a traffic jam.
من پشت ترافیک بودم. (traffic jam یعنی وقتی ماشین ها از شلوغی، حرکتشون قفل بشه و پشت هم بمونن./ traffic صرفا به شلوغی و ازدحام تردد اشاره داره)
۷. تصادف: car accident
Sorry, I’m late. I accidentally bumped into someone.
ببخشید. دیر کردم. یهو بی خبر به یکی زدم.
Someone hit me this morning.
یکی امروز صبح زد به من.
I was in a car accident.
با ماشین تصادف کردم.
۸. جریمه: ticket
Sorry, I got pulled over.
ببخشید، پلیس ماشینم رو نگه داشت.
Sorry, I got a speeding ticket.
ببخشید، جریمه سرعت غیر مجاز شدم.
I got a ticket on the way to work.
تو مسیر کارم جریمه شدم.
۹. جاده: road
The road was closed.
جاده مسدود بود.
Smith Street was closed.
خیابان اسمیت بسته بود.
The road I normally take was closed.
جاده ای که همش ازش می اومدم بسته بود.
I had to take a detour.
مجبور بودم مسیر عوض کنم.
The roads were really bad.
جاده ها واقعا بد بودن.
The roads were slippery.
جاده ها لغزنده بودن.
The roads were treacherous.
جاده ها حسابی مشکل داشتن. (مشکلات دردسرسازی که از قبل معلوم نیستن)
۱۰. هوا: weather
The weather was really bad.
هوا واقعا بد بود.
۱۱. برای کسانی که همیشه دیر می کنند
People who are always late can be described as tardy or chronically late.
افرادی که همیشه دیر می کنند با این دو کلمه توصیف می شوند. البته کلمه tardy رسمی تر از chronically late است.
جملاتی که این افراد می گویند:
Excuse me for being late again. Being late is one of my bad habits, and I’m working on improving it.
از بابت تاخیر دوباره، معذرت می خوام. دیر کردن یکی از عادت های بد من هست و دارم روش کار می کنم که بهتر بشم.
I’m sorry I’m late again. Punctuality is something I struggle with, but I’m trying to get better.
ببخشید دوباره دیر کردم. وقت شناسی چیزی هست که باهاش درگیرم اما دارم سعی می کنم بهتر بشم.
Sorry. I’m always late. It has happened again.
ببخشید. همیشه دیر می کنم. دوباره اتفاق افتاد.
در این مقاله، سعی کردیم موارد بسیار رایجی که باعث تاخیر کردن و دیر رسیدن می شود را به زبان انگلیسی بررسی کنیم. مواردی از جمله، تاخیر به خاطر خرابی ماشین، وضعیت بد هوا یا جاده. برای سر وقت رسیدن، لازم است تا زمان خود را به خوبی مدیریت کنیم اما با این حال گاهی پیش می آید که مسائل از کنترل ما خارج می شود. افرادی که تاخیر، جزئی از عادت های زندگی شان شده، لزوما قصد بی احترامی و یا آزار دیگران را ندارند و احتمال دارد دلایل روانشناسانه ای داشته باشد که از فردی به فرد دیگر متفاوت باشد. اگر دیر رسیدن تبدیل به یک عادت شود، نیاز است برای ترک این عادت منفی به سراغ روش های کاربردی مدیریت زمان برویم. احتمالا مقاله های زیر می تواند به شما راهکارهای خوبی ارائه دهد که خواندن آن ها را به شما پیشنهاد می کنم.
درباره طیبه جوادی
طیبه جوادی هستم. اگر کنجکاو مدرک تحصیلی من باشید کارشناسی مترجمی زبان انگلیسی و کارشناسی ارشد آموزش زبان انگلیسی. ولی ی چیزهایی ربطی به مدرک نداره. همیشه دوست داشتم مطلبی رو اول خودم یاد بگیرم بعد ساده و روان برای بقیه توضیح بدم. حس شیرین آموزش دادن، باعث شد به فکر ی وبسایت آموزش زبان بیفتم که بتونم به افراد بیشتری آموزش بدم. تا افراد با هر سن و سال و سطح زبانی، لذت یادگیری زبان انگلیسی رو حس کنن. به قول انگلیسی ها Explain like I’m five یعنی یجور توضیح بده انگار پنج سالمه. ما تو فارسی میگیم زیر دیپلم توضیح بده که متوجه بشم. من در وبسایت سرزمین ترجمه، به همراه یک تیم حرفهای، مشتاقانه تمام تلاشمون رو برای تحقق اهداف آموزشی خواهیم کرد. پس با سرزمین ترجمه همراه باشید:)
نوشته های بیشتر از طیبه جوادی
دیدگاهتان را بنویسید