۶ تکنیک موثر برای افزایش تمرکز و مدیریت زمان
تکنیک های مدیریت زمان و یادگیری زبان انگلیسی
یادگیری هر مهارتی نیاز به تمرکز عمیق دارد و با وجود عوامل حواس پرتی در دنیای امروز، لازم است به انجام تکنیک هایی متعهد شویم که ما را در رسیدن به اهدافمان یاری می رسانند. تکنیک هایی که در این مقاله ارائه می شود، برای کسب هر مهارتی از جمله یادگیری زبان انگلیسی قابل اجرا است. در انگلیسی به مدیریت زمان Time Management گفته می شود. اگر افسار برنامه ریزی زندگی خود را به مغزمان بسپاریم، ساده ترین و ظاهرا جذاب ترین مسیرها را به ما پیشنهاد می کند و البته بعد از آن هم به سرزنش مان می پردازد. مثلا، برو بگیر بخواب، ولش کن. دیدی همش خوابی. ی شیرینی دیگه بخور، خیلی خوشمزه ست. دیدی نمی تونی جلوی خودت رو بگیری. حالا این فیلم هم ببین، بعد برو بخواب. همش تقصیر دوستم بود، گفت این فیلم رو ببین. حالا ی چرخی تو اینستا بزن، ببین چه خبره…. و این چرخه تکرار تمامی ندارد! به این برنامه های پیشنهادی مغز، که پر از رفتارهای آشفته و پراکنده است، میمون درون مغز Monkey Mind می گویند. و اینگونه است که یک مرتبه به خودمان می آییم و می بینیم تمام ثانیه ها، دقایق، ساعت ها، روزها، ماه ها و سالهای عمر خود را بدین ترتیب از دست داده ایم. در اینجا می خواهیم تکنیک ها و راهکارهای موثری را معرفی کنیم که با تعهد به آنها می توانیم به دستاوردهایی که می خواهیم نزدیک و نزدیک تر شویم. به جای اینکه مغز به ما برنامه بدهد، ما به مغز برنامه خواهیم داد. بدین ترتیب، می توانیم میمون مغزمان را رام کنیم (Tame the monkey). پس با سرزمین ترجمه همراه باشید😊
تکنیک هایی که در این مقاله می آموزید:
- ماتریس آیزنهاور
- تکنیک پومودورو
- روشGTD
- قانون ۲۰-۸۰
- قانون ۱۸ دقیقه
- تقویم
!Tame the monkey – میمون را رام کن!
طبق اصلی در بودا، monkey mind اصطلاحی است که به بی قراری، ناآرامی و یا سردرگمی اشاره می کند. برخی دیگر monkey mind را با عنوان یک منتقد درونی (inner critic) معرفی می کنند.
بخشی از مغز که شما را سرزنش می کند و می گوید شما نمی توانید هیچ کاری را درست انجام دهید. همچنین این بخش به عنوان مانع خلاقیت و حرکت رو به جلو برای رسیدن به خواسته هایتان عمل می کند. گاهی تلاش زیادی می طلبد که بتوانیم این صدا را در درون مغز ساکت کنیم.
از طرفی دیگر، این بخش از مغز به راحتی حواسش پرت می شود و اگر هدفی همچون یادگیری زبان جزو برنامه های شما باشد، چالش بزرگ شما ساکت کردن این میمون درون خواهد بود.
تکنیک هایی که در ادامه معرفی می شود، همگی قابل اجرا هستند. حتی اگر فقط بتوانید به یکی از آنها هم متعهد باشید، تفاوت زیادی در سبک زندگی تان مشاهده خواهید کرد.
قبل از اجرای هر تکنیکی، قدم اول آرام کردن ذهن است.
به یاد داشته باش که:
- اینجا و در لحظه اکنون باشی: here and now. بودن در لحظه ی حال یعنی، ذهن آگاهی: mindfulness
مثلا برای یادگیری زبان، از منابعی استفاده کنید که تمام حواس شما را به خودش جذب می کند و احتمال حواس پرتی خیلی کم است. روش های کسل کننده قدیمی و یادگیری صرفا با کتاب و حفظ لغت، میمون درون را بیدار می کند. آموزش زبان با داستان های کوتاهِ طنز و یا کارتون، جذابیت یادگیری زبان را برایتان چندین برابر خواهد کرد و شما را در لحظه و متمرکز نگه می دارد.
آموزش ویدئویی کتاب داستان (Steps to understanding)
۱. ماتریس آیزنهاور چیست؟
The Eisenhower Matrix: How to prioritize your to-do list
چطور فهرست انجام کارها را اولویت بندی کنیم:
این تکنیک به شما کمک می کند تا وظایف خود را بر اساس اهمیت و فوریت دسته بندي کنید.
urgency and importance یعنی فوریت و اهمیت.
“I have two kinds of problems, the urgent and the important. The urgent are not important, and the important are never urgent.”
من دو نوع مسئله دارم، ضروری و مهم. ضروری ها مهم نیستند و مهم ها هرگز ضروری نیستند.
ماتریس آیزنهاور یک ابزار اولویت بندی کارهاست که شامل این موارد است:
- کارهای فوری و مهم: Do (انجامش بده!)
- کارهای فوری اما غیر مهم: Delegate (بسپار به دیگران!)
- کارهای غیر فوری اما مهم: Schedule (برنامه ریزی کن!)
- کارهای غیرفوری و غیر مهم: Delete (حذف کن!)
به نظر می رسد فعالیت هایی همچون یادگیری یک مهارت جدید، ورزش کردن، شروع یک کسب و کار جدید از مواردی هستند که در لحظه اکنون ضروری و فوری نیستند اما مهم هستند. اکثر افراد در همین مورد دچار مشکل هستند و نمی توانند به برنامه ریزی پایبند باشند. شروع ناگهانی و ادامه ندادن، اجرای مستمر یک برنامه را دچار مشکل می کند. انظباط فردی self- discipline و تعهد به خود self-commitment از مواردی هستند که هر فرد باید در خودش تقویت کند. به تعویق انداختن و اهمال کاری procrastination ، تنها شما را از مسیر و اهدافتان دورتر و دورتر می کند.
تونی رابینز در مینی دوره Listening-Speaking: موفقیت یا شکست
هم اکنون می توانید کارها و اهداف خود را بر اساس دسته بندی آیزنهاور بررسی کنید و تکلیف خود را با هر کدام از فعالیت های زندگی خود روشن کنید. ببینید که درجه ضرورت و اهمیت هرکدام چگونه است و چه مقدار زمان شما با حذف کارهای غیرفوری و غیرمهم آزاد خواهد شد و شما را به سمت انجام کارهای فوری و مهم و برنامه ریزی برای کارهای غیرفوری اما مهم سوق می دهد.
۲. تکنیک پومودورو:
Pomodoro Technique
این تکنیک شامل تقسیم کار به فواصل زمانی ۲۵ دقیقه اي با استراحت کوتاه بین آنها است.
عدم تمرکز یکی دیگر از مسائلی است که زبان آموزان با آن مواجه می شوند. به محض اینکه می خواهند زبان بخوانند، به رویاها فرو می روند یا با خود می گویند حالا چند دقیقه برم اینستاگرام چرخی بزنم سریع برمی گردم. اما غافل از اینکه رفتن به اینستاگرام و از دست دادن ساعتها زمان …. زمان از دست شما خارج می شود. آن وقت است که با خود می گویید، زمان از دستم در رفت. I lost track of time.
کاری که می خواهید انجام دهید را مشخص کنید.
۲۵ دقیقه زمان تعیین کنید.
در این مدت ۲۵ دقیقه، بر روی انجام کار متمرکز شوید.
یک استراحت کوتاه ۵ دقیقه ای، مثل قدم زدن، جابه جا شدن، تنفس (تا اینجا ۳۰ دقیقه)
مجدد به انجام کار بازگردید.
این روند را ۴ مرتبه تکرار کنید. (چهار ۳۰ دقیقه در مجموع می شود: ۲ ساعت کار عمیق و متمرکز به همراه استراحت)
حالا وقت یک استراحت طولانی ۱۵ تا ۳۰ دقیقه است.
می توانید تکنیک پرومودو را از لینک زیر، اجرا کنید و از این صفحه اینترتی به عنوان تایمر بر روی دسک تاپ خود استفاده کنید. حتی می توانید کارهای خود را در این صفحه فهرست کنید و برای شروع هریک، تایمر آن را فعال نمایید.
در صورتی که مشغول یک فعالیت ورزشی بودید، پس از استراحت، ذهن تان بهتر می تواند وارد فضای یادگیری شود. و اگر مشغول یک فعالیت فکری مثل یادگیری زبان بودید، بدن تان آمادگی فعالیت فیزیکی خواهد داشت. در کل، به خاطر داشته باشید که بدن و ذهن ما هرکدام باید به حد تعادل خود برسند.
۳. روش Getting Things Done
به صورت مخفف روش GTD یعنی بگذاریم کارها انجام شود. این روش شامل جمع آوري، پردازش، سازماندهی و به خاطر سپردن وظایف است.
این روش یک جریان پنج مرحله ای برای انجام کار است.
- هرچیزی که توجه ما را به خود می گیرد، جمع آوری و از ذهن خارج می کنیم. (مثل یادداشت کردن)
- معنای هر کار را شفاف کنیم.
- نتایج را ساماندهی می کنیم.
- بر روی این نتایج فکر می کنیم
- تا انتخاب کنیم که در مرحله بعدی به چه موردی مشغول باشیم.
با تغییر تمرکز از ضروری ها تا مهم ها، می توان بر روی جریان کارها مسلط شد. برای یادگیری زبان انگلیسی، فعالیت ها را ریز کنید. ضعف های خود را بر روی کاغذ یادداشت کنید. مثلا اگر در درک یک گرامر مشکل دارید، آنقدر راجع به آن مثال و نمونه ببینید تا مسلط شوید.
دوره آموزشی گرامر+مکالمه (معجون گرمک)
این دوره به شما کمک می کند که با مثال های فراوان، بر گرامر و مکالمه انگلیسی مسلط شوید.
۴. The Pareto Principle (80-20 rule)
اصل پارتو که به قانون ۲۰-۸۰ شناخته می شود.
قانون :۸۰-۲۰ این قانون بیان می کند که ۸۰ درصد نتایج از ۲۰ درصد فعالیت ها حاصل می شود.
- شناسایی فعالیت هاي مهم
- اولویت بندي وظایف
- حذف فعالیت هاي غیرضروري
با شناسایی موانع و گره ها، می توانید مسیر را هموار کنید. بدین ترتیب با تلاش کمتر (۲۰ درصد تلاش)، نتایج بالاتری کسب می کنید (۸۰ درصد نتیجه). مادامی که به سراغ آن موانع نمی روید، تلاش بیشتر شما (۸۰ درصد تلاش) تاثیری در بالا رفتن میزان نتیجه نخواهد داشت (۲۰ درصد نتیجه).
در یادگیری زبان، به جای اینکه مدام تمام تلاش خود را صرف حفظ لغت کنید، این زمان را صرف گوش کردن به انگلیسی کنید. هر چه بیشتر گوش کنید، کلمات در اثر تکرار شنیدن، در ذهن شما جای می گیرند. حال اگر همزمان با گوش کردن، سعی کنید با گوینده تکرار کنید، بدین ترتیب تلاش ۲۰ درصدی شما با گذر زمان (بازه های زمانی ۱ تا ۳ ماهه) هر سطحی که باشید را تا ۸۰ درصد ارتقا می دهد.
۶. قانون ۱۸ دقیقه
Jesse Itzler می گوید اگر همه ما فقط روزی ۱۸ دقیقه _که در مجموع می شود ۱۰۹.۵ ساعت در سال (حالا بگوییم ۱۰۰ ساعت در سال)_ فرقی نمی کند، بر روی هر رشته ای متمرکز شویم، نسبت به ۹۵ درصد آدم هایی که در آن شاخه کار می کنند، بهتر خواهیم بود. فقط مسئله تداوم است (consistency) که معجزه می کند. جِسی ایتزلر، تاثیر استمرار را بیشتر از هرچیز دیگری می داند. مثلا اگر آنقدر پرمشغله باشید که منتظر هستید، روزی وقتی پیدا کنید که یادگیری زبان را شروع کنید، سخت در اشتباه هستید. آن روز هرگز نخواهد آمد. با روزی ۱۸ دقیقه طیِ یک سال، به نتایج فوق العادی دست می یابید.
نکته جالب اینجاست که سخنرانی های TED Talk هم ۱۸ دقیقه ای هستند. فرقی نمی کند کدام شخصیت معروف می خواهد سخنرانی کند. مهلت سخنران فقط ۱۸ دقیقه است. اینهم به خاطر عملکرد مغز است که طبق تحقیقات، به طور متوسط بعد از ۱۸ دقیقه، مغز ما کنار می کشد و بیشتر آنچه شنیده را دیگر به خاطر نمی آورد. پس تعجبی ندارد وقتی برای یادگیری زبان می خواهید زمان زیادی بگذارید و عملا نتیجه کمتری می گیرید.
در نتیجه، همیشه استمرار بر انباشت اطلاعات در بازه زمانی فشرده، پیروز بوده است.
۵. تکنیک استفاده از تقویم:
- تقویم: استفاده از تقویم براي برنامه ریزي و زمان بندي وظایف.
- لیست کارها: تهیه لیست کارهایی که باید انجام شوند.
- تمرکز عمیق: تمرکز بر روي یک کار در یک زمان.
- حذف حواس پرتی: حذف عوامل مزاحم و محدود کردن ابزارهایی مانند تلفن همراه و شبکه های اجتماعی
برای خود بازه های زمانی تعیین کنید. برای ارتقا سطح در زبان انگلیسی باید بازه های یک تا سه ماهه تعریف کنید و خود را در معرض مطالب مناسب در همان سطح قرار دهید. دور خود را با انواع منابع شلوغ نکنید. واقع گرا باشید و سعی کنید نسبت مطالب به بازه زمانی در حد تعادل باشد. اگر مطالب زیاد را برای بازه زمانی محدود تعیین کنید، با انباشت اطلاعات مواجه می شوید. اجازه دهید هر مطلب با آرامش دریافت و جذب شود. نگران فراموشی نباشید، با گذر زمان و استمرار، ذهن شما فرصت خواهد داشت تا مطالب را دسته بندی کند.
در این مقاله، به اهمیت برنامه ریزی و مدیریت زمان در یادگیری زبان انگلیسی پرداختیم. با اجرای تکنیک ها و راهکارهای عملی که مطرح شد، می توانید مسیر یادگیری زبان را هموار کنید و از کسب نتایج مطلوب لذت ببرید.
از لینک زیر می توانید، نمونه ای از برگه خام برنامه ریزی سالانه را مشاهده کنید و مسیر یادگیری زبان را به خود یادآوری کنید. در صورت تمایل، همین برگه را پرینت بگیرید و از آن استفاده کنید.
شعار ما این است: Focus on Progress, not Perfection – بر روی پیشرفت خود تمرکز کنید نه کامل بودن.
درباره طیبه جوادی
طیبه جوادی هستم. اگر کنجکاو مدرک تحصیلی من باشید کارشناسی مترجمی زبان انگلیسی و کارشناسی ارشد آموزش زبان انگلیسی. ولی ی چیزهایی ربطی به مدرک نداره. همیشه دوست داشتم مطلبی رو اول خودم یاد بگیرم بعد ساده و روان برای بقیه توضیح بدم. حس شیرین آموزش دادن، باعث شد به فکر ی وبسایت آموزش زبان بیفتم که بتونم به افراد بیشتری آموزش بدم. تا افراد با هر سن و سال و سطح زبانی، لذت یادگیری زبان انگلیسی رو حس کنن. به قول انگلیسی ها Explain like I’m five یعنی یجور توضیح بده انگار پنج سالمه. ما تو فارسی میگیم زیر دیپلم توضیح بده که متوجه بشم. من در وبسایت سرزمین ترجمه، به همراه یک تیم حرفهای، مشتاقانه تمام تلاشمون رو برای تحقق اهداف آموزشی خواهیم کرد. پس با سرزمین ترجمه همراه باشید:)
نوشته های بیشتر از طیبه جوادی6 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
بسیار عالی
خیلی روشهای خوبی هستند🙏🏻🌷
سپاس از همراهی و توجه شما. باعث خوشحالیه که این موضوع مهم یعنی “مدیریت زمان” برای شما اهمیت داره. امیدواریم با اجرای این روش ها، از نتایج عالی اون بهره مند بشید. 👌✌
سلام عالی
درود. از توجه شما سپاسگزارم. خوشحالم که به موضوع مدیریت زمان اهمیت میدین👌
سلام عالی هستید
سپاس از همراهی شما با سرزمین ترجمه🌹