مکالمه انگلیسی: گفتگوهای مربوط به تصادف خودرو

لغات و اصطلاحات مربوط به تصادف_ Car Accidents
I broke my (leg, collar bone, arm, toe, big toe, finger, thumb).
(پا، ترقوه، بازو، انگشت پا،شصت پا، انگشت، انگشت شصت) خودم را شکستم.
I smashed/ crashed into a tree.
من به درخت کوبیدم/ با درخت برخورد کردم.
I hit a cat.
من به یک گربه زدم.
I’m bleeding.
من خونریزی دارم.
I bled. (past)
من خونریزی کردم. (گذشته)
تصادف شاخ به شاخ Head-on collision*
تصادف سطحی :Fender-bender*
تصادف جزئی با کمترین خسارت small accident with very minor damage
تصادف جمعی (وقتی جمعی از ماشین ها بهم می خورند) Pile-up*
بزن در رو Hit & run*
I slammed on the brakes to avoid running over a dog. = slammed on: tried to stop suddenly, running over: when the car passes over an object/ person/ animal
من برای اینکه از روی سگ رد نشوم، زدم روی ترمز. = ناگهان ایستادن،/ وقتی خودرو از روی چیزی/ شخصی/ حیوانی رد می شود.
The taxi sideswiped a parked car and then rear-ended a van hit the back of the van.
تاکسی از پهلو به یک خودرو پارک شده زد و بعد از پشت به پشت ون کوبید.
The driver lost control of the car and plowed into the guardrail.
راننده کنترل خودرو را از دست داد و داخل گاردریل رفت.
Lots of cars were skidding on the icy road, and I saw one that had rolled over. = it turned upside down.
خیلی از ماشین ها روی خیابان یخ زده سر خوردند و من یک خودرو را دیدم که چپ کرد. = برعکس شدن
عوامل مسبب تصادف :Factors causing accidents
Speeding: driving too fast= faster than the speed limit
سرعت: رانندگی باسرعت= سریع تر از حد مجازسرعت
Tailgating: driving extremely close behind another car
رانندگی بدون قاصله مجاز: بی نهایت پشت خودروی دیگر رانندگی کردن
Drunk driving: under the influence of alcohol
رانندگی در حالت مستی: تحت تاثیر الکل
Police use a breathalyzer test to check you for alcohol.
پلیس از تست دم سنج استفاده می کند تا مصرف الکل را در شما بررسی نماید.
Weather conditions: rain. snow or ice can make the road slick or slippery. Poor visibility due to fog or darkness
شرایط آب و هوایی: باران، برف یا یخ که می تواند جاده را سُر یا لغزنده نماید. دید کم ناشی از مه یا تاریکی
Reckless driving: driving dangerously, not carefully
رانندگی بی احتیاط: رانندگی خطرناک، بی دقت
for example: people who change lanes without using the turn signal
مثلا: افرادی که لاین را بدون استفاده از چراغ راهنما عوض می کنند.
Road rage: getting angry at another driver, and then driving aggressively
خشونت جاده ای: عصبانی شدن از دست راننده ای دیگر و بعد با خشونت رانندگی کردن
Distractions: when the driver is paying attention to other things (cell phone) and not watching the road
حواس پرتی: وقتی راننده به چیزهای دیگری (تلفن همراه) توجه می کند و به جاده نگاه نمی کند.
پیامدهای یک تصادف :Results of an accident
car- is damaged
خودرو – آسیب می بیند.
people- are injured or killed
مردم- زخمی یا کشته می شوند.
Fatality= someone who was killed in an accident
مرگ و میر: کشته شدن در اثر تصادف
هیچ کشته ای نداشت .There were no fatalities
whiplash= a common injury of the neck due to the impact
ضربه ناگهانی: آسیب گردنی شایع در اثر تصادف
thrown from the vehicle= flew out of the vehicle
پرتاپ شدن از وسیله نقلیه: بیرون افتادن از وسیله نقلیه
When a car is badly damaged and cannot be driven, or if you park in a prohibited area, it must be towed by a tow truck.
وقتی یک خودرو آسیب بدی می بیند و قابل رانندگی کردن نیست، یا اگر در یک منطقه پارک ممنوع پارک کنید، خودرو باید با یک یدک کش بکسل شود.
when a car is so badly damaged that it can’t be repaired, it is totaled.
وقتی خودرویی آنقدر بد آسیب ببیند که قابل تعمیر نباشد، این خودرو جمع یا مچاله شده است.
if the occupants of the car were shaken but unhurt, they were emotionally agitated, but had no injuries.
اگر سرنشینان خودرو دچار تکان شدند اما آسیب ندیدند، به لحاظ احساسی آسیب دیدند اما آسیب جسمی ندیدند.
کلمات رایج در رانندگی:
brake/ hit the brakes
ترمز کردن/ زدن روی ترمز
run a red light
چراغ قرمز رد کردن
cut someone off
راه کسی را بریدن
pull over
کنار زدن ماشین
pull out of parking lot- the driveway
از پارکینگ بیرون آمدن
speed up, speed=I was speeding. accelerate= to go faster. don’t speed!
سرعت رفتن
make a U-turn
دور زدن
park
پارک کردن
گردآوری و ترجمه: طیبه جوادی

درباره طیبه جوادی
طیبه جوادی هستم. اگر کنجکاو مدرک تحصیلی من باشید کارشناسی مترجمی زبان انگلیسی و کارشناسی ارشد آموزش زبان انگلیسی. ولی ی چیزهایی ربطی به مدرک نداره. همیشه دوست داشتم مطلبی رو اول خودم یاد بگیرم بعد ساده و روان برای بقیه توضیح بدم. حس شیرین آموزش دادن، باعث شد به فکر ی وبسایت آموزش زبان بیفتم که بتونم به افراد بیشتری آموزش بدم. تا افراد با هر سن و سال و سطح زبانی، لذت یادگیری زبان انگلیسی رو حس کنن. به قول انگلیسی ها Explain like I’m five یعنی یجور توضیح بده انگار پنج سالمه. ما تو فارسی میگیم زیر دیپلم توضیح بده که متوجه بشم. من در وبسایت سرزمین ترجمه، به همراه یک تیم حرفهای، مشتاقانه تمام تلاشمون رو برای تحقق اهداف آموزشی خواهیم کرد. پس با سرزمین ترجمه همراه باشید:)
نوشته های بیشتر از طیبه جوادی
دیدگاهتان را بنویسید