چطور رایتینگ خود را تقویت کنیم؟
تمرین رایتینگ با خاطره نویسی روزانه
جالب است بدانیم تا گوش نکنیم، نمی توانیم صحبت کنیم و تا نخوانیم نمی توانیم بنویسیم. برای رسیدن به هر مهارتی باید بیاموزیم که چطور انجامش دهیم. در این مقاله قرار است تا به تمرین رایتینگ انگلیسی بپردازیم. از آنجایی که رایتینگ (Writing) جزو مهارت های خروجی زبان انگلیسی محسوب می شود، بنابراین ساده ترین و موثرترین روش، خواندن متن های انگلیسی و یادگیری سبک و سیاق نوشتن است. خواندن (Reading) جزو مهارت های ورودی است. پس هرچه بیشتر خود را در معرض ورودی های زبانی یعنی خواندن و یا شنیدن قرار دهیم، می توانیم انتظار خروجی یعنی توانایی صحبت کردن یا نوشتن را داشته باشیم. نمونه های زیر، متن های انگلیسی هستند که یک انگلیسی زبان آنها را نوشته است. با تقلید از سبک نوشتاری متن های زیر می توان کلمات و ساختارهای واقعی زبان انگلیسی را آموخت. هر یک از این متن ها به گونه ای داستانی هستند که می تواند برای شروع تمرین رایتینگ انگلیسی مفید واقع شود. برای آنکه تمرین نوشتن به انگلیسی را به جزوی از برنامه روزانه یا هفتگی خود تبدیل کنید، می توانید دفتری با عنوان دفتر روزنگار، دفتر خاطرات یا هر عنوان دلخواه دیگر انتخاب کنید و فقط شروع کنید. پس با سرزمین ترجمه همراه باشید 🙂
با ثبت خاطرات به زبان انگلیسی، نوشتن را تمرین کنید.
برای شروع، از کپی برداری عبارت ها و جملات آغاز نمایید.
بیاموزید که چطور با علائم نگارشی به مخاطب احساس خود را نشان دهیم.
اگر تمرین کردن را با احساس ها و هیجان های شخصی پیوند بزنیم، ماندگاری و دوام بیشتری خواهد داشت.
هریک از متن های زیر را در دفتر خود بازنویسی کنید. زیر جملات و عبارت هایی که برای بروز احساس و یا نظر شخصی در متن ها به کار رفته است، خط بکشید.
به تدریج دامنه جملات و عبارت هایی که می شناسید، گسترده خواهد شد. با ادامه دادن این روش، روزی می توانید به طور مستقل برای خودتان متنی به انگلیسی بنویسید.
تا نشنویم و نخوانیم، نمی توانیم صحبت کنیم یا بنویسیم؛ و تا نوشتن را شروع نکنیم، نویسنده خوبی هم نخواهیم شد.
کسب هر مهارتی تنها با اجرای عملی آن مهارت حاصل می شود.
آموزش یعنی: انجام بده- اشتباه کن- اصلاح کن/ دوباره انجام بده- اشتباه کن- اصلاح کن/ سه باره و … . آنقدر این چرخه ادامه پیدا می کند تا نتیجه مطلوب حاصل می شود.
اشتیاق، حوصله به خرج دادن، نظم و استمرار هم از چاشنی های مهم هستند.
Day 1
I feel so sad
I never thought that something so small could be so bad. It was only 2 centimeters long. But it totally destroyed 10 giant, healthy plants. My vegetable garden was producing tons of cucumbers, zucchini, and eggplants. Oh no! Why are they dying?! I looked at the base of the stem.
Do you know what I found?
The base of each stem was completely chewed up… by a tiny caterpillar. My precious plants that I had lovingly grown by seed since March were dead. 🙁 Just a few days before, everything looked so healthy.
I felt so defeated and frustrated. I don’t use any pesticides in my garden, and this is the result. Now I have even more respect for organic farmers. How do they do it?!
At dinner, I told my family the bad news. “I’m going to pull up all the cucumbers, zucchini, and eggplants.” My face looked so sad, and my heart was breaking. Then Jack said something beautiful to me.
“You must be really disappointed. You’ve been caring for those plants for months!”
Why was that so beautiful?
He understood exactly how I felt 🙂
ترجمه متن انگلیسی به فارسی:
روز ۱
من احساس خیلی بدی دارم.
من هرگز فکر نمیکردم که یک چیز خیلی کوچک بتواند تا این حد بد باشد. فقط ۲ سانتی متر طول داشت. اما ۱۰ گیاه بزرگ و سالم را به طور کامل نابود کرد. باغ سبزیجاتم هزاران کیلو خیار، کدو سبز و بادمجان می داد.اوه نه! چرا آنها دارند می میرند؟! به ته ساقه نگاه کردم.
می دانید چه چیزی پیدا کردم ؟
ته هر ساقه به طور کامل جویده شده بود…. با یک کرم ابریشم کوچک. گیاهان ارزشمندم که عاشقانه با بذر از ماه مارس بزرگ کرده بودم، مرده بودند. 🙁 همین چند روز قبل، همه چیز خیلی سالم به نظر می رسید!
من خیلی احساس باخت و ناامیدی می کردم. من از هیچ آفت کشی در باغم استفاده نمی کنم و این نتیجه است.حالا من حتی احترام بیشتری برای کشاورزان ارگانیک قائل هستم. چگونه این کار را انجام می دهند ؟!
زمان شام ، من به خانوادهام این خبر بد را گفتم.« من تصمیم دارم همه خیارها، کدو سبز و بادمجان ها را از خاک دربیارم.» چهرهام بسیار ناراحت به نظر میرسید و قلبم شکسته شده بود. سپس جک چیزی زیبا به من گفت.
« تو باید واقعا ناامید شده باشی. تو ماه ها از آن گیاه ها مراقبت کردهای!»
چرا آن جمله، آنقدر زیبا بود؟
او دقیقا احساس من را فهمید.:(
واژگان کلیدی:
Totally: کاملا
Destroy: ویران کردن
Giant: غول پیکر
Healthy: سالم
Produce: تولید کردن
Ton: تن( هزار کیلو)
Cucumber: خیار
Zucchini: کدو سبز
Eggplant: بادمجان
Stem: ساقه
Chew up: جویدن
Caterpillar: کرم ابریشم
Precious: گرانبها
Defeated: شکست خورده
Frustrated: ناامید
Pesticide: آفت کش
Pull up: بیرون کشیدن
Disappointed: ناامید
Day 2
!My mom lied to me
When I was a child, my mom lied to me. Well, it was a white lie, so it wasn’t very serious. I remember walking through the library with her, and she told me, “Shhhh, we have to be quiet in the library.” I asked her, “But why”.
She told me:
“We have to be quiet because people are sleeping here”.
I was a pretty logical child, so I looked around and said, “But I don’t see anyone who is sleeping”.
Haha! My poor mom!
The real reason to be quiet in the library is because people are reading. It’s polite. But she thought that the real reason wouldn’t help me to be quiet. I remember the first time that I found out that people don’t sleep in the library. I was so confused.
For so many years, I was told, “Shhhh. People are sleeping”.
ترجمه متن انگلیسی به فارسی:
روز ۲
مادرم به من دروغ گفت.
زمانی که من کودک بودم، مادرم به من دروغ گفت. خب، آن یک دروغ مصلحتی بود، بنابراین زیاد جدی نبود. قدم زدن با او در کتابخانه را بیاد می آورم، و او به من گفت، « هیس، ما باید در کتابخانه ساکت باشیم.» از او پرسیدم، « اما چرا ؟»
او به من گفت:
«ما باید ساکت باشیم چون مردم اینجا خوابند.»
من یک بچه خیلی منطقی بودم، بنابراین به اطراف نگاه کردم وگفتم، « اما من کسی را نمیبینم که بخوابد.»
هاها! مادر بیچاره من!
دلیل واقعی ساکت بودن در کتابخانه این است که مردم در حال مطالعه هستند. این طور، مودبانه است. اما او فکر کرد که دلیل واقعی به ساکت شدن من کمکی نمیکند. اولین باری که متوجه شدم که مردم در کتابخانه نمی خوابند را بیاد می آورم . خیلی گیج شده بودم!
تا سال های زیادی، به من گفته می شد « هیس، مردم خوابند .»
واژگان کلیدی:
Lie: دروغ گفتن
Serious: جدی
Be quiet: ساکت بودن
Logical: منطقی
Poor: فقیر
Reason: دلیل
Polite: با ادب، مودبانه
Confused : سردرگم
Day 3
I did something crazy
Well, not completely crazy, but some people might think it is extreme. I deleted Facebook, YouTube, and Instagram off of my phone. I decided to quit cold turkey.
After reading the book “Digital Minimalism,” I decided that my life would be better without having social media always available on my phone. (I highly recommend that book!) Instead of using the apps once per day or once per week, I decided to quit cold turkey. If you want to quit smoking and you decide to throw away your last cigarette, you are quitting cold turkey.
If you want to stop depending on caffeine, you can give all your coffee to your neighbor. You quit cold turkey.
It’s not easy or fun, but sometimes it’s necessary.
Because I need to use social media for my job as your English teacher, I can only use these websites on my desktop computer.
Deleting social media off of my phone is much better for my mental health and my ability to focus throughout the day.
I think If one is not ready to quit cold turkey, they can download an app like “App Block” and allow themselves to have access for a limited time per day or per week.
“to quit cold turkey” means that you stop a bad habit completely.
ترجمه متن انگلیسی به فارسی:
روز ۳
من کاری دیوانه وار انجام دادم.
خب، نه کاملا دیوانه وار، اما بعضی از مردم ممکن است فکر کنند که افراطی است. من فیسبوک، یوتیوب و اینستاگرام را از تلفن همراهم پاک کردم. من تصمیم گرفتم یکباره همه را کنار بگذارم.
بعد از مطالعه کتاب “مینیمالیسم دیجیتال ” من تشخیص دادم که بدون داشتن شبکه های اجتماعی همیشه در دسترس در تلفن همراهم، زندگیام بهتر میشود. ( آن کتاب را به شدت پیشنهاد میکنم!) به جای استفاده یکبار در روز یا یکبار در هفته از این برنامه ها ، من تصمیم گرفتم یکباره ترک کنم. اگر تو میخواهی سیگار را ترک کنی و تصمیم داری آخرین سیگارت را دور بریزی، تو یکباره داری ترک میکنی.
اگر تو میخواهی وابستگی به کافئین را متوقف کنی، تو میتوانی همه قهوهات را به همسایهات بدهی. تو به یکباره ترک می کنی.
این کار آسان یا جالب نیست، اما گاهی ضروری است.
چون من به عنوان معلم انگلیسیات، استفاده از شبکه های اجتماعی را برای کارم لازم دارم، فقط میتوانم از این سایت ها بر روی لپ تاپم استفاده کنم.
حذف شبکه های اجتماعی از تلفن همراهم برای سلامت روانم و تواناییام برای تمرکز در طول روز، بسیار بهتر است.
به نظرم اگر کسی برای به یکباره ترک کردن آماده نیست، می تواند یک برنامه مثل ” اَپ بلاک” را دانلود کند و به خود اجازه دهد تا یک زمان محدودی در روز یا در هفته دسترسی داشته باشد.
” to quit cold turkey ” به این معنی است که به یکباره یک عادت بد را به طور کامل متوقف می کنید.
واژگان کلیدی:
Crazy: دیوانه
Extreme: شدید
Decide: تصمیم گرفتن
Quit cold turkey: یکباره( عادت بدی را) ترک کردن
Social media: شبکه اجتماعی
Available: دردسترس
Highly: به شدت
Recommend: پیشنهاد کردن
Instead of: به جای
Throw away: دور ریختن
Mental health: سلامت روان
Allow: اجازه دادن
Access: دسترسی
Limited: محدود
Habit: عادت
و این چنین می توانید روزنگارها را همچنان ادامه دهید…
گردآوری: طیبه جوادی
درباره طیبه جوادی
طیبه جوادی هستم. اگر کنجکاو مدرک تحصیلی من باشید کارشناسی مترجمی زبان انگلیسی و کارشناسی ارشد آموزش زبان انگلیسی. ولی ی چیزهایی ربطی به مدرک نداره. همیشه دوست داشتم مطلبی رو اول خودم یاد بگیرم بعد ساده و روان برای بقیه توضیح بدم. حس شیرین آموزش دادن، باعث شد به فکر ی وبسایت آموزش زبان بیفتم که بتونم به افراد بیشتری آموزش بدم. تا افراد با هر سن و سال و سطح زبانی، لذت یادگیری زبان انگلیسی رو حس کنن. به قول انگلیسی ها Explain like I’m five یعنی یجور توضیح بده انگار پنج سالمه. ما تو فارسی میگیم زیر دیپلم توضیح بده که متوجه بشم. من در وبسایت سرزمین ترجمه، به همراه یک تیم حرفهای، مشتاقانه تمام تلاشمون رو برای تحقق اهداف آموزشی خواهیم کرد. پس با سرزمین ترجمه همراه باشید:)
نوشته های بیشتر از طیبه جوادی
دیدگاهتان را بنویسید