افعال دو کلمه ای پرکاربرد در زبان انگلیسی با موضوع قانون و نظم

افعال دو کلمه ای پرکاربرد در زبان انگلیسی با موضوع قانون و نظم
و اما در ادامه دسته بندی موضوعی افعال دوکلمه ای به موضوع قانون رسیدیم. البته که قرار ما این نیست که لیستی از افعال را پیش روی خود بگذاریم و طوطی وار آنها را حفظ کنیم. قضد ما این است که یکبار این مدل فعل ها را در مثال و جمله ببینیم و از وجود چنین فعل هایی با این معانی متفاوت آگاه شویم. در ادامه مسیر یادگیری مان، هرچه بیشتر هر روز خود را در معرض متن، سریال، پادکست انگلیسی و … قرار دهیم، شانس اینکه مجددا این کلمات را ببینیم بیشتر خواهد شد. البته اگر بعد از گذشت مدتی، دوباره به همین جملات سر بزنید، باعث زنده و فعال شدن مجدد این کلمات در ذهن تان می شوید. دفعه بعدی می توانید با همین افعال جمله سازی و تمرین کنید تا بیشتر در ذهن تان بماند.
روز اول: افعال دو کلمه ای پرکاربرد در زبان انگلیسی با موضوع کسب و کار
روز دوم: افعال دو کلمه ای پرکاربرد در زبان انگلیسی با موضوع فناوری و کامپیوتر
روز سوم: افعال دو کلمه ای پرکاربرد در زبان انگلیسی با موضوع مسافرت
روز چهارم: افعال دو کلمه ای پرکاربرد در زبان انگلیسی با موضوع سلامتی و تندرستی
روز پنجم: افعال دو کلمه ای پرکاربرد در زبان انگلیسی با موضوع ورزش و تفریح
روز ششم: افعال دو کلمه ای پرکاربرد در زبان انگلیسی با موضوع احساسات و عواطف
و اما روز هفتم از مجموعه افعال دو کلمه ای که به صورت موضوعی دسته بندی شده است. این بار به سراغ مسائل حقوقی و قانونی رفته ایم. پس با سرزمین ترجمه همراه باشید.
By the way the judge summed up, you could see he thought they were guilty.
اون طوری که قاضی حکم داد، میتونستی بفهمی که فکر می کرد اونها گناهکارن.
Sum up: briefly state the main points
The police don’t think they’ll ever track down all the missing money.
پلیس فکر نمیکنه اونها هرگز رد تمام پولهای گمشده رو بزنن.
Track down: find after a lot of difficulty
The prisoner’s been cooped up in a cell for 4 days so he may be more willing to talk.
زندانی به مدت 4 روز در یک سلول حبس شده برای همین ممکنه بیشتر مایل به حرف زدن باشه.
Coop up: keep in a confined place
The house was broken into and some valuable paintings were stolen.
به زور وارد خونه شده بودن و بعضی نقاشی های باارزش رو دزدیدن.
Break into: enter in order to steel something
Instead of going after the crooks, the guards just stood around in a daze.
به جای دنبال کردن کلاهبردارها، نگهبان ها فقط در بهت و حیرت اون اطراف وایستاده بودن.
Go after: chase
If we pull off this robbery, we’ll be rich beyond our wildest dreams.
اگر به این سرقت ادامه بدیم، فراتر از دیوانه کننده ترین رویاهامون، پولدار میشیم.
Pull off: succeed in doing something difficult
A man answering to the robber’s description was seen leaving the station.
مردی که با ویژگی سارق مو نمیزد (مطابق با ویژگی های سارق بود)، در حال خارج شدن از ایستگاه دیده شد.
Answer to a description: correspond to a description
You must tell the police what you know! Holding back information is a criminal offence.
باید به پلیس بگی چی میدونی! نگه داشتن اطلاعات جرم کیفریه.
Hold back information: not give, reveal information
One of the gang informed on the others. How else could the police have known?
یکی از اراذل بقیه رو لو داد. وگرنه چطوری پلیس می تونسته فهمیده باشه؟
Inform on: betray, give harmful information about
We were holding up the traffic so the policeman told us to move on.
ما جلوی آمد و شد رو داشتیم میگرفتیم برای همین مامور پلیس به ما گفت حرکت کنید.
Hold up: delay, stop moving
The judgment was set aside and she was able to return to her family.
دادرسی لغو شد و اون می تونست به خانواده اش برگرده.
Set aside a judgement: say a judgement is not valid
June won’t be going to prison. The judge let her off with just a caution this time.
جون قرار نیست بره زندان. قاضی ایندفعه فقط با یک هشدار گذاشت بره ( از مجازات چشم پوشی کرد).
Let off: not punish
The police are looking into a spate of burglaries in the area.
پلیس داره فراوانی شب دزدی ها در منطقه رو بررسی می کنه.
Look into: investigate
We’re sure these people are guilty but we can’t proceed against them without proof.
ما مطمئنیم این آدمها گناهکارن اما بدون مدرک نمی تونیم علیه شون اقدام کنیم.
Proceed against: begin legal action to bring to trial
When Bruce came before the judge, he continued to protest that he was innocent.
وقتی بروس به پیشگاه قاضی اومد، اون اعتراضش رو نسبت به اینکه بی گناهه، ادامه داد.
Come before: come to a court and face (e.g. a judge)
Some of the people on the march were trying to stir up trouble.
بعضی آدمهای توی تظاهرات تلاش می کردن آشوب به پا کنن.
Stir up trouble: cause trouble
We had to pay a lot of money in damages after the verdict went against us.
بعد از اینکه حکم علیه ما داده شد، ما مجبور بودیم تا یک پول زیادی از بابت خسارت بپردازیم.
Go against of a verdict: be unfavorable
When I returned, I found my car had been towed away by the police.
وقتی برگشتم، فهمیدم پلیس ماشینم رو با یدک کش برده.
Tow away of a vehicle: pull away another vehicle with a rope
From the witnesses’ stories we managed to piece together what had happened.
از داستانهای شاهدان، ما تونستیم اتفاقاتی که افتاد رو کنار هم بگذاریم.
Piece together: assemble, form a complete idea
With a smart lawyer you might get away with just a fine.
با یک وکیل هوشمند، ممکنه فقط با یک جریمه بتونی در بری.
Get away with: receive a relatively light punishment
Lesley’s being very sensitive. I’m sure she’s mixed up in something dishonest.
لزلی خیلی زودرنج شده. مطمئنم درگیر ی چیز نادرستی شده.
Mix up in: involved in something dishonest
The police arrested several well-known criminals after acting on a tip-off.
پلیس چندین مجرم معروف رو بعد از اقدام در اخطار نهایی دستگیر کرد.
Act on: take action as the result of (e.g. advice)
For the third time this year the bank has been held up.
برای سومین بار امسال بانک توقیف شده.
Hold up: delay, stop moving
The prisoners broke out of their cells and climbed on the roof.
زندانی ها از سلول شون فرار کردن و از روی سقف بالا رفتن.
Break out: escape from prison
The police will have to tighten up security for the President’s visit.
پلیس امنیت رو برای دیدار رئیس جمهور، شدیدتر خواهد کرد.
Tighten up security: make security stricter
Many people were wounded after the terrorists started blazing away with machine guns.
بعد از اینکه تروریست ها با مسلسل هاشون پشت هم تیر خالی می کردن، خیلی از آدمها زخمی شدن.
Blaze away: shoot rapidly and continuously
We have stepped up our inquiries after receiving new information.
بعد از دریافت اطلاعات جدید، ما جستجوهامون را بیشتر کردیم.
Step up: increase
Mark’s been taken in for questioning about a series of muggings.
مارک رو برای بازجویی راجع به ی مجموعه زورگیری ها بردنش.
Take in for questioning: take to a police station to question
با این افعال دو کلمه ای جمله سازی کنید و با ما به اشتراک بگذارید. در صورت نیاز به تصحیح، به شما بازخورد خواهیم داد.

درباره طیبه جوادی
طیبه جوادی هستم. اگر کنجکاو مدرک تحصیلی من باشید کارشناسی مترجمی زبان انگلیسی و کارشناسی ارشد آموزش زبان انگلیسی. ولی ی چیزهایی ربطی به مدرک نداره. همیشه دوست داشتم مطلبی رو اول خودم یاد بگیرم بعد ساده و روان برای بقیه توضیح بدم. حس شیرین آموزش دادن، باعث شد به فکر ی وبسایت آموزش زبان بیفتم که بتونم به افراد بیشتری آموزش بدم. تا افراد با هر سن و سال و سطح زبانی، لذت یادگیری زبان انگلیسی رو حس کنن. به قول انگلیسی ها Explain like I’m five یعنی یجور توضیح بده انگار پنج سالمه. ما تو فارسی میگیم زیر دیپلم توضیح بده که متوجه بشم. من در وبسایت سرزمین ترجمه، به همراه یک تیم حرفهای، مشتاقانه تمام تلاشمون رو برای تحقق اهداف آموزشی خواهیم کرد. پس با سرزمین ترجمه همراه باشید:)
نوشته های بیشتر از طیبه جوادی
دیدگاهتان را بنویسید